Total search result: 203 (2259 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
|
English |
Persian |
Menu
|
|
double U |
ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل |
|
|
doubled U |
ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل |
|
|
doubled up U |
ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل |
|
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
|
clicks U |
دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب |
|
|
clicked U |
دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب |
|
|
click U |
دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب |
|
|
drag U |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
|
|
dragged U |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
|
|
drags U |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
|
|
righted U |
دکمه سمت راست از Mouse با دو یا سه کلید |
|
|
righting U |
دکمه سمت راست از Mouse با دو یا سه کلید |
|
|
right U |
دکمه سمت راست از Mouse با دو یا سه کلید |
|
|
rollover U |
استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند |
|
|
hit U |
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه |
|
|
hitting U |
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه |
|
|
hits U |
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه |
|
|
slashed U |
ضربه سریع |
|
|
slashes U |
ضربه سریع |
|
|
slash U |
ضربه سریع |
|
|
mouse U |
که از mouse و نه صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند |
|
|
mouses U |
که از mouse و نه صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند |
|
|
jabbed U |
ضربه سریع مستقیم |
|
|
jabbing U |
ضربه سریع مستقیم |
|
|
jabs U |
ضربه سریع مستقیم |
|
|
jab U |
ضربه سریع مستقیم |
|
|
flick U |
ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم |
|
|
flicking U |
ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم |
|
|
flicks U |
ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم |
|
|
flicked U |
ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم |
|
|
it occurs twice a day U |
روزی دوبار رخ میدهد روزی دوبار اتفاق میافتد |
|
|
straight line coding U |
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر |
|
|
programmable function keyboard U |
صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی |
|
|
microsoft U |
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد |
|
|
O.K. U |
دکمه OK که برای شروع یا تایید یک عمل به کار می رود |
|
|
quadrature encoding U |
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند |
|
|
claim frame U |
فریم مخصوص برای مشخص کردن ایستگاه آغاز کننده شبکه |
|
|
activate U |
آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله |
|
|
activates U |
آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله |
|
|
activating U |
آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله |
|
|
activated U |
آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله |
|
|
gather shot U |
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول |
|
|
enabling U |
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار |
|
|
enabled U |
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار |
|
|
enable U |
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار |
|
|
enables U |
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار |
|
|
single breasted U |
دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه |
|
|
single-breasted U |
دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه |
|
|
key |
استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند |
|
|
dial up U |
استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه |
|
|
numbers U |
پردازنده خاص برای محاسبات سریع |
|
|
number U |
پردازنده خاص برای محاسبات سریع |
|
|
housekeeping U |
در آغاز برنامه جدید برای انجام امور سیستم مثل پاک کردن حافظه تشخیص کلیدهای تابع یا تغییر حالت صفحه تصویر |
|
|
fastest U |
حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU |
|
|
fasted U |
حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU |
|
|
fast U |
حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU |
|
|
fasts U |
حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU |
|
|
processor U |
سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه |
|
|
dichotomizing search U |
روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها. |
|
|
tachistoscope U |
دستگاه تصویرافکنی سریع برای سنجش حافظه وتوجه |
|
|
balestra U |
پرش کوتاه و سریع شمشیرباز بجلو برای حمله |
|
|
dual U |
سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه |
|
|
scalar U |
پردازنده طراحی شده برای پردازش سریع روی مقادیراسکالر |
|
|
binary look up U |
روش جستجوی سریع برای استفاده از لیست مرتب داده |
|
|
putts U |
ضربه برای انداختن به سوراخ |
|
|
kickable U |
اسان برای ضربه زدن با پا |
|
|
putt U |
ضربه برای انداختن به سوراخ |
|
|
putted U |
ضربه برای انداختن به سوراخ |
|
|
rugby point U |
امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه |
|
|
workings U |
فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری |
|
|
jaguar U |
-بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند |
|
|
jaguars U |
-بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند |
|
|
small computer systems interface U |
واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی |
|
|
buffering U |
استفاده از بافر برای ایجاد اتصال بین وسایل کند و سریع |
|
|
scsi U |
استاندارد واسط موازی سریع برای اتصال کامپیوتر به رسانه جانبی |
|
|
working U |
فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری |
|
|
addresses U |
اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری |
|
|
address |
آماده شدن برای ضربه یا هدفگیری |
|
|
addressed U |
اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری |
|
|
scratchpad U |
فضای کاری یا محلی با حافظه سریع برای ذخیره موقت داده جاری |
|
|
asynchronous U |
1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد |
|
|
forces U |
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف |
|
|
force U |
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف |
|
|
break shot U |
نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد |
|
|
forcing U |
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف |
|
|
approaches U |
ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف |
|
|
blasts U |
ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم |
|
|
blast U |
ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم |
|
|
approached U |
ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف |
|
|
approach U |
ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف |
|
|
rugby point U |
3 امتیاز برای ضربه ازاد یاضربه پنالتی |
|
|
in distance U |
نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن |
|
|
VRAM U |
حافظه سریع با دستیابی تصادفی برای ذخیره تصاویر تولید شده در کامپیوتر یا دیجیتالی |
|
|
typhoons U |
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه |
|
|
typhoon U |
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه |
|
|
stencil U |
ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت |
|
|
stenciled U |
ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت |
|
|
stenciling U |
ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت |
|
|
stencilled U |
ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت |
|
|
stencilling U |
ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت |
|
|
stencils U |
ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت |
|
|
gallium arsenide U |
ماده جدید برای ساختار قطعه که عملیات را سریع تر از قط عات سیلیکف انجام میدهد |
|
|
processor U |
کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه داده برای عملیات ریاضی خیلی سریع |
|
|
fibre distributed data interface II U |
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد |
|
|
drag bunt U |
ضربه با ثابت نگهداشتن چوب برای دویدن به پایگاه |
|
|
back up U |
اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار |
|
|
webbing U |
نوارهای داخل کلاهخود برای کاستن فشار ضربه |
|
|
back-up U |
اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار |
|
|
minimum U |
سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و زمان بازیابی را برای داده ذخیره شده دارد |
|
|
MDRAM U |
حافظه با کارایی بالا که در کارتهای آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود |
|
|
multibank dynamic random access memory U |
حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود |
|
|
chop U |
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد |
|
|
scalper U |
پوشش روی پا و سم عقبی برای حفافت از ضربه پای جلو |
|
|
chopped U |
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد |
|
|
marine express U |
کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی |
|
|
fibre optics U |
لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند |
|
|
scratchpad U |
حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند. |
|
|
lay up U |
ضربه زدن به مسافت کوتاهتر از عادی برای اجتناب از افتادن ان در مانع |
|
|
quick kick U |
کوشش در ضربه زدن با پا درضمن پاس برای کسب موقعیت بهتر |
|
|
chop U |
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو |
|
|
tee U |
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا |
|
|
teed U |
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا |
|
|
tees U |
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا |
|
|
chopped U |
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو |
|
|
teeing U |
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا |
|
|
tow U |
دوبار |
|
|
twice U |
دوبار |
|
|
tows U |
دوبار |
|
|
double U |
دوبار |
|
|
doubled up U |
دوبار |
|
|
doubled U |
دوبار |
|
|
thumbnail U |
نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی |
|
|
thumbnails U |
نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی |
|
|
super- U |
کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع |
|
|
dma U |
اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود |
|
|
biweekly U |
هفتهای دوبار |
|
|
semi weekly U |
هفتهای دوبار |
|
|
semimonthly U |
ماهی دوبار |
|
|
biyearly U |
سالی دوبار |
|
|
batches U |
ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده |
|
|
batch U |
ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده |
|
|
arrays U |
کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه دادهای همزمان کار کند و برای برنامههای محاسباتی ریاضی بسیار سریع استفاده میشود |
|
|
array U |
کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه دادهای همزمان کار کند و برای برنامههای محاسباتی ریاضی بسیار سریع استفاده میشود |
|
|
generation U |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد |
|
|
generations U |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد |
|
|
fibre distributed data interface U |
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال دده مگابایت در ثانیه است |
|
|
AT Attachment U |
خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است |
|
|
Advanced Technology Attachment U |
خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است |
|
|
reecho U |
دوبار منعکس شدن |
|
|
relive U |
دوبار زندگی کردن |
|
|
relived U |
دوبار زندگی کردن |
|
|
relives U |
دوبار زندگی کردن |
|
|
We've already been burglarized twice. U |
[خانه ] ما را دوبار دزد زد. |
|
|
reliving U |
دوبار زندگی کردن |
|
|
double bogey U |
دوبار کسب امتیاز |
|
|
dma U |
CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود |
|
|
fifth generation computers U |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد |
|
|
overstriking U |
توانایی یک چاپگر نسخه چاپی برای ضربه مکرر زدن به کاراکتربه منظور تولید حالت نمایانتری از ان |
|
|
databases U |
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است |
|
|
database U |
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است |
|
|
doubled up U |
دوبار چرخش کامل ژیمناست |
|
|
biannual U |
سالی دوبار دوسال یکبار |
|
|
double U |
دوبار چرخش کامل ژیمناست |
|
|
vellicate U |
دوبار دودفعه دو مرتبه دوبرابر |
|
|
Once bitten,twice shy. <proverb> U |
یک بار گزش ,دوبار ترس . |
|
|
doubled U |
دوبار چرخش کامل ژیمناست |
|
|
nubus U |
NUbus به اداپتوری نیاز داردکه مخصوصا" برای گیرندههای 69 سوزنی طراحی ان طراحی شده گذر گسترشی سریع کامپیوترacintosh |
|
|
L cache U |
فضای کوچک RAM ایستای سریع روی قطعه پردازنده که داده هایی که اغلب استفاده می شوند را برای افشزایش سرعت پردازش ذخیره میکند |
|
|
peripheral U |
باس سریع طراحی شده توسط Intel که تا چند مگاهرتز گنجایش دارد و در کامپیوترهای شخصی بر پایه Pentum برای آداپتورهای شبکه یا گرافیکی استفاده میشود |
|
|
not up U |
توپ دوبار به زمین خورده دبل |
|
|
away U |
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند |
|
|
snap pass U |
پاس سریع با پیچش سریع مچ |
|
|
mouse U |
مقابل حساسیت Mouse |
|
|
mouses U |
مقابل حساسیت Mouse |
|
|
step frame U |
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد |
|
|
distance vector protocols U |
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود |
|
|
wimps U |
POINTERS ,MOUSE ,ICON ,WINDOW |
|
|
wimp U |
POINTERS ,MOUSE ,ICON ,WINDOW |
|
|
indian check U |
سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او |
|
|
punted U |
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین |
|
|
punts U |
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین |
|
|
punt U |
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین |
|
|
pull bread U |
مغز نان تازه که دوبار به پزندتا سرخ شود |
|
|
impluse response U |
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز |
|
|
panel U |
نمایشگر ویدیو و mouse را نگه می دارد |
|
|
panels U |
نمایشگر ویدیو و mouse را نگه می دارد |
|
|
free drop U |
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان |
|
|
ethernet U |
شبکه سریع کد از فیبر نوری برای اتصال یک گره به دیگر در توپولوژی point to point نقط ه به نقط ه |
|
|
raiding U |
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود |
|
|
raids U |
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود |
|
|
raid U |
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود |
|
|
thinned U |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
|
|
thinners U |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
|
|
thin U |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
|
|
raided U |
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود |
|
|
thinnest U |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
|
|
thins U |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
|
|
mouse U |
فلش کوچک ری صفحه نمایش که با حرکت mouse |
|
|
mouses U |
فلش کوچک ری صفحه نمایش که با حرکت mouse |
|
|
clicked U |
نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse |
|
|
clicks U |
نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse |
|
|
click U |
نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse |
|
|
arrow pointer U |
پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید |
|
|
left handed mouse U |
تشخیص Mouse به طوری که کار دو دگمه از پیش مشخص شده است |
|